بینش مطهر، نظام فکری برتر
یکی از مشکلات و آسیبهای اقشار فرهنگی خصوصاً افراد فعال در حوزه و دانشگاه، آموزش و پرورش و کانونها و نهادهای تربیتی و فرهنگی، وجود مجموعهای از اطلاعات و دانشهای بیبرنامه است. انبوهی از دانستنیها که با شرکت در انواع و اقسام کلاسها، همایشها و دورههای آموزشی گوناگون ایجاد شده است و این در حالی است که فرد تصور کسب نوعی مزیت میکند ولی واقعیت امر آن است که آفتها و آسیبهای زیادی را به همراه داشته است. اگر شخصی در بمباران اطلاعات قرار گیرد، قدرت تصمیمگیری و تنظیم امور را از دست میدهد و فقط به مثابه یک رایانه پر از اطلاعات و یا یک نوارضبط صوتی است که وقتی با مسائل، مواجهه میشود، به صورت خودکار یک سری از اطلاعات و محفوظات کلیشهای را ارائه میکند.
چیستی بینش مطهر
بینش به معنای نقشه کلی و برنامه چینش، جمعآوری و اولویتبندی اطلاعات میباشد. برای بهتر روشن شدن بحث میتوان زمینی را تصور کرد که برای ساختن بنا، ابتدا لازم است نقشه کاملی از فرآیند چگونگی احداث و ساخت ساختمان تهیه کرد. بر اساس چنین نقشهای میتوان دریافت چه نوع مصالحی، با چه اولویتی و از هر کدام به چه میزانی لازم است، تهیه گردد. اگر برای ساختن ساختمان فرضاً دو ماشین آجر نیاز باشد ولی شخصی بدون برنامه و نقشه تعداد ده ماشین آجر تهیه کند طبیعی است که این زیادی مصالح ساختمانی نه تنها مزیت نیست بلکه باعث ایجاد اشکال و آسیب خواهد بود و یا چنانچه بدون تامل و وجود یک برنامه مدون در فرایند ساخت یک ساختمان، اولویت را به ساخت قفسههای خیلی زیبای آشپزخانه دهیم در واقع سرمایه موجود را نابود کردهایم.
اطلاعات انبار شده بیبرنامه در ذهن، مانند همان زمین بینقشهای است که مملو از مصالح ساختمانی مزاحم میباشد و یا مانند جزوات و برگههای یادداشتبرداری شدهای است که بدون دستهبندی روی هم ریخته شده باشد. ذهن انسانی که انباری از دانشهای گوناگون را نامنظم روی هم انباشت کرده مانند انبار نامنظم خانهای است که درون آن همه چیز هست ولی آنچه را که میخواهد نمیتواند بیابد. اگر انسان در هر همایش و کلاس خوب و دورهای بدون هیچ نظم و اولویتبندی شرکت کرده باشد چنین اتفاقی برای فکر و اندیشه او رخ خواهد داد.
در نتیجهی بینش، آن نقشه اصلی و دستهبندی، نظامدهی و جایابی اجزاء در فکر رخ خواهد داد. به تعبیر دیگر میتوان بینش را برنامهای برای تنظیم دانشها دانست که نتیجه چنین برنامهای ایجاد نظام فکری است. مجموعه منظم مجموعهای است که اجزاء آن در ارتباط و هماهنگی با یکدیگر، هدف مشخصی را دنبال میکنند که هر جزئی در جایگاه خود در ارتباط با جزء دیگر ایفای نقش میکند. حال اگر اجزاء دانشی فکر انسان، در برنامه و نقشهای منظم، هدف خاصی را دنبال نماید، این فکر دارای بینش و این انسان دارای نظام فکری خواهد بود.
بینش مطهر در صدد ارائه مجموعهای از اطلاعات ناب اندیشه اسلامی بر اساس نقشه راهی است که توسط استاد شهید مرتضی مطهری ترسیم شده است که اولا برای انسان نظام فکری اسلام ناب محمدی را ایجاد نماید ثانیا این مجموعه منظم از دانشهای معارف الهی، در ربط و نسبت با هم برای مخاطب هدفهای تربیتی و هدایتی را به ارمغان آورد. لذا ایجاد نظام فکری و تربیت مربی دو رکن مهم از برنامه بینش مطهر می باشد.
ضرورت
با توجه به تعریف و توضیح بالا ضرورت وجود بینش مطهر برای فرد و جامعه و خصوصاً مجامع علمی و فرهنگی مشهود خواهد بود. شخصی که دارای نظام فکری نیست و دارای پراکندگی در ذهن و فکر باشد طبیعتاً به واسطه وجود تعارض و تناقض در نظام فکری خود نمیتواند در گفتار و رفتار، انسان موفقی باشد.
در قسمت اجتماعی نیز وضع به همین منوال است. در مجموعههای فرهنگی که هر قسمت بدون توجه به دیگر قسمتها برنامه خاصی را با اولویتهای متفاوت دنبال میکند؛ نمیتواند برآیند موفقی را برای کل مجموعه به ارمغان بیاورد. به عنوان مثال در یک دانشگاه اگر هر قسمتی بدون وجود نقشه کلی و مهندسی فرهنگی واحد برای کل مجموعه، تنها به کار خود اهمیت دهد نه تنها باعث رشد و ارتقاء دانشگاه نخواهد شد بلکه باعث به هدر رفتن تلاشها و ضایع کردن فعالیتهای دیگر قسمتها میگردد لذا ممکن است در مجموعهای، افراد بسیاری فعالیت فرهنگی داشته باشند و بودجه زیادی را صرف نمایند ولی اثر و نتیجه قابل توجهی ملاحظه نخواهد شد.
در حال حاضر نیز به نظر میرسد این مشکل یکی از اساسیترین مشکلات در عرصه فعالیتهای فرهنگی است. در کشور ما نهادها و سازمانهای فرهنگی زیادی به چشم میخورد اما اگر بینش و نظام فرهنگی تعریف شدهای برای کشور مشخص نگردد؛ و اینکه هر قسمتی چه وظیفهای در رابطه با دیگر قسمتها برای رسیدن به هدف هدایتی و غایت تربیتی جامعه به عهده دارد و یا چه ربط و نسبتی میان نهادهای فرهنگی مختلف برای رسیدن به یک هدف واحد وجود دارد، هر قسمت کار خود را خواهد کرد و نابسامانی فرهنگی را به عهده دیگری میاندازد لذا مشاهده میکنیم که در کشور فعالیت فرهنگی زیادی انجام میشود اما کار بدون نظام واحد، نتیجه فرهنگی کم و در مواردی خنثی کننده و یا منفی به دنبال خواهد داشت.
امروزه وجود یک گفتمان مشترک علمی- تربیتی بین نهادهای فرهنگی کشور از ضروریترین نیازهای پایهای این کشور است. در حال حاضر نیز با توجه به مباحث فوقالذکر این گفتمان در آثار شهید مطهری محقق گردیده است.
ویژگی های نظام فکری برتر
یک نظام فکری برترکه توانایی اداره درست فرد و جامعه را داشته باشد، میبایست دارای ویژگیهایی باشد که اهم آن مشخصات به شرح زیر است:
1- دارای مبانی
نظام فکری مقبول حتماً باید دارای مبانی معرفتی متقن و مشخصی باشد. در نظام فکری اسلامی، انسان شناسی، هستی شناسی و جهان بینی توحیدی، غایت و معاد و محتوای مشخصی باید ارائه گردد. طبیعتاً کسانی که مطالبی را گرد هم میآورند ولی دارای مبانی نمیباشند، صلاحیت ارائه نظام فکری را ندارند.
2- هم ایجابی هم سلبی
نظام فکری باید ابتدا دارای چارچوب مشخص و تعریف شدهای باشد بهگونهای که بر اساس مبانی ایجابی خود در پی نقد نظرات متعارض برآید. طبیعتاً افرادی که تنها در پی نقد میباشند فاقد نظام فکری خواهند بود چرا که نقد بدون ایجاب، خود گرفتاری در دام آن چیزی است که مورد نقد واقع میشود.
به عنوان مثال آنان که بدون شناخت اسلام میخواهند غرب را از منظر اسلام مورد نقد برون گفتمانی قرار دهند، خود در دام چارچوب اندیشههای غربی گرفتار میشوند. چرا که ناخودآگاه نقد درون گفتمانی جایگزین نقد برون گفتمانی خواهد شد و از منظر مکاتب موجود در غرب متعرض اندیشه غربی خواهند شد. این گونه افراد به عنوان نمونه در مواجهه با مدرنیته غربی و پسا تجددگرایی(پست مدرنیسم) مجبورند اسلام را همان سنت گرایی بدانند در حالی که یکی از مهمترین دغدغههای احیاگران فکر دینی مانند شهید مطهری مبارزه با سنتگرایی عرفی و تاریخی نا همسو با اسلام است. نقد بدون ایجاب نه تنها بیفایده است بلکه مضر و فاقد نظام فکری خواهد بود.
3- فراگیری و شمولیت
یک نظام فکری باید از چنان قابلیتی برخودار باشد که بتوان شمولیت و فراگیری مخاطبان آن را نتیجه گرفت. به عبارت دیگر نظام فکری میبایست برای اقشار مختلف و سنین متفاوت برنامه و پیامی داشته باشد.
4- جامعیت
نظام فکری باید در همه شئون و ابعاد وجودی انسان یعنی در حیطه جسمی، عقلی و روحی نظر و طرح داشته باشد. به عبارت دیگر نظام فکری میبایست در رابطه انسان با خود، با خالق و جهان غیب، با دیگران اعم از خانواده و اجتماع و با محیط زیست برنامه داشته باشد.
5- مقتضی زمان و مکان
در نظام فکری برتر باید سازوکاری وجود داشته باشد که بر اساس مبانی خود، جوابگوی مسائل و پدیدههای نو و بدیع جامعه باشد یعنی در عین حال که دارای مبانی ثابت میباشد، باید توانایی بار کردن متغیرات بر ثابتات را نیز داشته باشد. به عبارت دیگر نیازهای متغیر زمانه را براساس مبانی ثابت، تنظیم نماید. اگر نظامی فقط دارای ثابتات باشد لاجرم کهنگی و از کار افتادگی از ویژگیهای قطعی آن میباشد و اگر نظامی فقط دارای متغیرات باشد ولنگاری و نسبیگرایی را نتیجه خواهد داشت که طبعاً در چنین شرایطی دیگر نظام نخواهد بود بنابراین نظام فکری مطلوب میبایست دارای برنامهای برای ارتباط میان متغیرات و ثابتات باشد.
6- اولویتبندی
در نظام فکری مطلوب باید اهم و مهم و اولویتها معلوم باشد. تبیین تقدم و تاخرها و رتبهبندیها در راستای حرکت به سوی هدف ضروری است.
7- موثر و مفید
اگر نظام فکری، یک نظام انتزاعی و صرفاً علمی و فلسفی باشد بهگونهای که فاقد کاربرد عملی باشد، نظامی غیرنافع و ناکارآمد خواهد بود.
8- قابلیت تبدیل معرفت به رفتار
در نظام فکری مقبول باید ظرفیت تربیتی وجود داشته باشد یعنی یک نظام فکری مطلوب اولاً معارف را تا آستانه تبدیل به رفتار برای مخاطب خویش همراهی میکند تا مخاطب در آخرین مرحله با اعمال اراده تولید عمل نماید ثانیاً راهکارها و روشهای این انتقال را در قالب ایجاد انگیزه ارائه دهد.
9- بصیرتزا
نظام فکری بصیرتزا، نظامی است که میتواند از چارچوبهای کلی، تشخیص مصادیق جزیی را امکانپذیر نماید یعنی تشخیص وظیفه درست بدون ارائه دستورالعمل مستقیم در راستای تامین هدف و خواست مولا باشد.
ولایتپذیری یعنی عمل بر اساس دستور و خواستی که امام و ولی امر دارد اما بصیرت با ولایت پذیری متفاوت است. بصیرت یعنی آن نگاه نافذی که شخص یا جامعه با تشخیص صحیح بر اساس منطق عملی و سیره امام و ولی امر، به گونهای رفتار میکند که گویی امام یا ولیامر قبلا به همان شکل عمل کرده و یا عینا به آن فعل یا رفتار دستور داده است.
10- قابلیت انضمام و ادامه راه
نظام فکری نباید به توقفگاه منجر شود بلکه باید در بعد نظر توانایی ترسیم آینده معرفتی و روشن و در صحنه عمل قابلیت رساندن انسان به مودت و اطاعت از انسان کامل و یا نایب او را داشته باشد.
11- عقلانیت
نظام فکری باید نظامی عقلانی و قابلیت ارائه الگویی منطقی و استدلالی به همه عقلای عالم را داشته باشد.
12- گرما و شور و عواطف
نظام فکری علاوه بر عقلانیت باید قابلیت ایجاد شور و عشق را نیز داشته باشد. در واقع تفاوت عمده مکتب نوابغ با مکتب انبیاء در همین مساله نهفته است.
13- جهادی و تهاجمی
نظام فکری باید قابلیت در اختیار داشتن سنگرهای جهادی و پرخاشگری نسبت به اندیشههای باطل و اعمال ظالمانه را داشته باشد. در نظام فکری علاوه بر همراهی و جذبه باید تبری و مبارزه با باطل نیز تبیین شده باشد.
14- انسجام اجزاء
در نظام فکری میبایست بین آموزههای نظام، انسجام و هماهنگی وجود داشته باشد. همانگونه که در برنامه ارائه شده در ابعاد وجودی انسان چنین انسجامی لازم است. به عبارت دیگر میبایست بین چگونگی عمل فردی و اجتماعی، معرفتی و عملی، سیاسی و دینی و.... تناسب و انسجام وجود داشته باشد.
15- روشن و واضح
نظام فکری باید خالی از ابهام و ایهام باشد. باید مقصد و چارچوبهای آن برای مخاطب خود واضح و روشن بوده و از کلی گویی مبرا باشد.
16- اطمینان بخش
نظام فکری باید مورد تایید بزرگان آن حیطه از علم و اندیشه باشد. خصوصاً برای کسانی که در ابتدای کار میخواهند اندیشهای را نظاممند فراگیرند. اگر بر این دانش نظامدار، دانشمندان مورد وثوق و مجامع علمی مهر تایید بنهند، آن دانش در همان حیطه قابل اعتنا خواهد بود.
راه شناخت نظام فکری برتر
حال ممکن است این سئوال پیش آید که چگونه میتوان ویژگیهای نظام فکری برتر را شناخت. آیا امکان دارد آثار علوم همه عالمان آن حیطه علمی را هر شخصی بررسی و ارزیابی کند تا بتواند نظام مطلوب را برگزیند؟ چون این مساله عملا برای مخاطب و خصوصاً مبتدیان در ورود به این وادی ناممکن است؛ باید راه دیگری را جستجو نمود.
بهترین راه، برای شناخت نظام فکری مطلوب، یافتن نظام اطمینانبخش با عنایت بر نظر بزرگان و عالمان آن علم و نظام فکری است. اگر افراد شناخته شده، بر اندیشههای فکری فردی تاکید نمایند یقیناً میتوان در این وادی گام نهاد و سپس ویژگیهای نظام فکری مطلوب را در آن اثر جستجو نمود.
با توجه به نکات بالا و مطالبی که قبلا در رابطه با ویژگی های آثار شهید مطهری ذکر شد میتوان با اطمینان ادعا نمود که در عصر کنونی، نظام فکری مطلوب جامعه و مجامع اسلامی آثار شهید مطهری است که برای ارائه گفتمان مشترک فرهنگی باید مورد مطالعه و تبادل نظر همه مجامع فرهنگی- تربیتی قرار گیرد.